هدایت به بالای صفحه

بصیرت قرآنی

ارائه مطالب قرآنی و تفسیر قرآن

بصیرت قرآنی

ارائه مطالب قرآنی و تفسیر قرآن

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تفسیر آیات» ثبت شده است

تفسیر سوره ملک آیات 9 و 10 

با سخنرانی استاد سید ابراهیم حسینی

 


 

سوره مبارکه الملک آیه 9 :

 قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِیرٌ فَکَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَیْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ کَبِیرٍ.

 مى گویند : چرا ، پیامبرى هشداردهنده براى ما آمد ولى او را تکذیب کردیم و گفتیم : خداوند هیچ چیزى فرو نفرستاده است و شما مدّعیان نبوت جز در گمراهی بزرگی نیستید.

سوره مبارکه الملک آیه 10 :

 وَقَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ

 و مى گویند : اگر سخن پیامبران را مى شنیدیم و مى پذیرفتیم یا حق را آن گاه که بیان کردند با خردورزى درمى یافتیم امروز در زمره همدمان این آتشِ افروخته نبودیم.

در جلسات گذشته عرض شد که کافران با پوشانیدن حق و حقیقت به ندای درونی خویش و به صدای وجدان خود پشت میکنند و چون این ندا فراموش شدنی نیست در فردای آخرت به شکل عذاب شعله ور میشود.

پس برای رسیدن به موفقیت و حرکت در مسیر سعادت و پیروزی و رهایی از سقوط و نجات از بیچارگی و فرار از بدبختی و فلاکت باید دو عامل اساسی را درون خودمان تقویت کنیم.

ابتدا هنر شنیدن را در خودمان تقویت کنیم.

باید به خودمان این نکته را بفهمانیم که ما در این دنیا کسانی را اطراف خودمان داریم که خیر خواه ماهستند .

صلاح و مصلحت ما را در نظر میگیرند و اولین قدم برای بهره مند شدن از داشته های آنها (خوب شنیدن) است.

آیات زیر را ملاحظه کنید:

سوره مبارکه الأعراف آیه 204  

 وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ

 و چون قرآن خوانده شود به آن گوش فرادهید و خاموش باشید ، باشد که مورد رحمت الهى قرار گیرید .

سوره مبارکه الزّمر آیه 18

وبشر  الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ  أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ  وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ

وبشارت بده به آنان که براى دستیابى به حقیقت ، به سخن گوش مى سپارند و بهترینِ آن را پیروى مى کنند . اینانند که خدا آنان را راه نموده است و اینانند خردمندان.

در این آیات و دهها آیه دیگر سخن از شنیدن و دل سپردن به کلام  خیر خواهان است.

پس ابتدا باید (هنر شنیدن) را در خودمان تقویت کنیم. باید این مهارت را کسب کنیم و تا آخر عمر توسعه دهیم.

عامل دوم که بعنوان بال دوم پرواز ما انسانها طراحی شده (تعقل و خرد) است.

پیامبر درون ما انسانها.

حجت خدا .

رسول الهی .

راه بر همیشه همراه.

عطیه الهی که ما کمتر با او آشناییم .غریبه همیشه همراه با ما.

اگر بخواهیم به اهمیت عنصر عقل پی ببریم یک آیه و یک حدیث رو برای تدبر هدیه میکنم.

لطفا برروی این دو کلام آسمانی و این دو هدیه ملکوتی کمی فکر کنیم.

سوره مبارکه یونس آیه100

 وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَیَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ

 هیچ کس نمى تواند جز به اذن خدا ایمان بیاورد ، و خداوند بر کسانى که تعقل نمى کنند و آیات خدا را از روى لجاجت دروغ مى شمرند ، پلیدىِ شک و تردید را قرار مى دهد ، از این رو درخورِ آن نیستند که به آنان رخصتِ ایمان دهد .

ثمره دوری از تعقل رجس و پلیدی و نکبت است.

امام کاظم (ع) به هشام می فرمایند . «یَا هِشَامُ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَیْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ ع وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُول‌»

ای هشام خداوند برای هدایت  مردم ۲ گونه دلیل فرستاده

دلایلی آشکار و دلیلی پنهان و در درون انسانها  .

اما راهنمایان آشکار همان پیامبران و ائمه(علیهم صلوات الله) هستند و راهنمای درونی و باطنی همان عقل است .

 

کافی ، ج 1 ، ص 16 

پس نتیجه میگیریم حقیقت عقل ،نبوت است و حقیقت رسالت و نبوت همان تعقل

یعنی عقل و رسول دو روی یک سکه هستند .

وای بر ما که چه کرده ایم با این پیامبر خدا .

اگر قوم نوح و لوط و ابراهیم و هود و صالح و .......پیامبران خود را میکشتند و سر میبریدند ما نیز پیامبر درونمان را نه یک بار که صدها و بلکه هزاران بار به مسلخ کشانده ایم.

هر با و در هر انتخاب که به ندای عقلمان گوش نداده ایم در حقیقت به رسول خدا را  بی توجهی کرده ایم.

هزاران بار آرزو کرده ایم کاش دوران رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بودیم و یاریش میکردیم و سپر بلایش می شدیم .

صدها بار به حال سلمان و ابوذرها غبطه خورده ایم و شکایت به خدا برده ایم که ما پیامبرت را ندیدیم اما غافل از اینکه با پیامبر درونمان چه کرده ایم؟؟؟

آری

عقل رسول خداست .

عقل فرستاده الله است.

عقل هدیه الهیست.

و فریاد جهنمیان نه بر درد و رنج آتش که بر ندامت و پشیمانی دوری از (عقل) است .

که چرا ما در دنیا

به حرف رسول بیرون و درون گوش ندادیم ؟

چرا به نصیحت خیر خواهان دل و جان و گوش و چشم بستیم؟

 


 

 جلسه دوم :

 

در بحث عقل در گفتگوی دیروز پیرامون آیات سوره ملک برخی از اعضا ی گروه سوالاتی داشتند .

فکر میکنم این روایت امام رضا علیه السلام در ویژگیهای عقل و عاقلان در پاسخ کفایت میکند.

امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند: عقل شخص مسلمـان تمـام نیست, مگر ایـن که ده خصلت را دارا بـاشـد: 

1ـ از او امید خیر باشد. 

2ـ از بدى او در امان باشند. 

3ـ خیر اندک دیگرى را بسیار شمارد. 

4ـ خیر بسیار خود را اندک شمارد. 

5ـ هـر چه حـاجت از او خـواهنـد دلتنگ نشـود. 

6ـ در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود. 

7ـ فقـر در راه خـدایـش از تـوانگـرى محبـوبتـر بـاشــد. 

8ـ خـوارى در راه خـدایـش از عزت بـا دشمنـش محبـوبتـر بـاشــد. 

9ـ گمنـامـى را از پـر نـامـى خـواهـانتـر بـاشـد. 

10ـ سپس فـرمـود: دهمى چیست و چیست دهمى ؟ به او گفته شـد: چیست؟ فـرمـود: 

احـدى را ننگـرد جز ایـن که بگـویـد او از مـن بهتـر و پـرهیز کـارتـــر است. 

 

متن حدیث: 

لا یتـم عقل امـرء مسلـم حتـى تکون فیه عشر خصـال : الخیــر منـه مـامــول. و الشر منه مامـون. یستکثر قلیل الخیر من غیره, و یستقل کثیر الخیر مـن نفسه. لا یسام من طلب الخـوائج الیه, و لا یمل مـن طلب العلـم طول دهره. الفقرفى الله احب الیه من الغنى و الذل فى الله احب الیه مـن العز فى عدوه. و الخمـول اشهى الیه من الشهره.

ثـم قال (ع) العاشره و ما العاشره؟ قیل له: ما هى؟ قال(ع): لایرى احدا الا قال: هو خیر منى و اتقى. 

 

 

«تحف العقول،صفحه442» 

پس انسان عاقل یعنی انسان مومن

چون عقل در کلام اهل بیت علیهم السلام وسیله ایست که با آن خدا بندگی میشود و بهشت بدست میاید .

یعنی انسان عاقل مومن است

عبد است

مطیع است

رها و یله نیست

این دو آیه را با هم و در کتار هم ملاحظه کنید:

سوره مبارکه الأنعام آیه 125

 ....کَذَلِکَ یَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ

 بدین سان خداوند پلیدى را بر کسانى که ایمان نمى آورند

سوره مبارکه یونس آیه 100

 وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَیَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ

 هیچ کس نمى تواند جز به اذن خدا ایمان بیاورد ، و خداوند بر کسانى که تعقل نمى کنند و آیات خدا را از روى لجاجت دروغ مى شمرند ، پلیدىِ شک و تردید را قرار مى دهد ، از این رو درخورِ آن نیستند که به آنان رخصتِ ایمان دهد .

در هر دو آیه رجس و پلیدی نصیب کسانی است که ایمان ندارند و تعقل نمیکنند

یعنی عقل و ایمان یک چیز است

عاقل مومن است و مومن عاقل است

  • parham khalifehsoltani

تفسیر سوره ملک آیات 6 تا 9 

با سخنرانی استاد سید ابراهیم حسینی

 


 

وَلِلَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿۶

و کسانى که به پروردگارشان انکار آوردند عذاب آتش جهنم خواهند داشت و چه بد سرانجامى است (۶)

إِذَا أُلْقُوا فِیهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِیقًا وَهِیَ تَفُورُ ﴿۷

چون در آنجا افکنده شوند از آن خروشى مى ‏شنوند در حالى که مى ‏جوشد (۷)

تَکَادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ کُلَّمَا أُلْقِیَ فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ ﴿۸

نزدیک است که از خشم شکافته شود هر بار که گروهى در آن افکنده شوند نگاهبانان آن از ایشان پرسند مگر شما را هشدار دهنده‏ اى نیامد (۸)

قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِیرٌ فَکَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَیْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ کَبِیرٍ ﴿۹

کفر در لغت یعنی پوشانیدن .

در مقابل شکر که به معنای کنار زدن پرده و حجاب است و کافر یعنی کسی که حقیقت را میپوشاند.

کفر به رب یعنی انسان  نسبت به  ربوبیت خداوند متعال بی توجه باشد و تلاش کند حضور دائمی خدا در زندگی خویش و برنامه ریزی و فیض بخشی او را انکار کند و بپوشاند.

انسانهای این چنینی چون دائما در حال دست و پازدن برای پوشاندن حقیقت هستند همیشه در رنج و سختی هستند و حاصل این رنج در قیامت به شکل عذاب و سختی و گرفتاری امروز ، ظهور میکند.

چون عذاب چیزی بیرون ما نیست عذاب از درون ما متبلور و متولد میشود مثل آتش پنهان درون ذغال.

نار الله الموقده التی تطلع علی الافئده(همزه ۶و۷)

آتش برافروخته خدا که بر دلها زبانه میکشد (آیه ۷)

و این آتش و عذاب حیات دارد یک موجود زنده با شعور فهیم

چون عالم آخرت حیات و زندگی خالص خالص است همه اجزای بهشت و جهنمش حیات دارد

سوره مبارکه العنکبوت آیه64

 

 وَمَا هَذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ  وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ

 این زندگى دنیا جز مایه سرگرمى که آدمیان را از حیات برتر اخروى باز مى دارد و جز بازیچه اى که به سرعت پایان مى پذیرد ، نیست ، و به یقین زندگى سراى آخرت زندگى واقعى است . اگر اهل دانش بودند درمى یافتند که حقیقت همین است که گفته شد

اما مشکل همین عبارت آخر آیه است

لوکانوا یعلمون

این زبانه سرکش آتش چنان بر حق گریزان کافر خشم میکند که برای فرشتگان موکل بر جهنم سوال پیش میآید

مگر برای شما علائم هشدار و زنگ خطر فرستاده نشد؟؟؟

آیه ۸ و ۹

(واژه نذیر ) دوبار تکرار میشود

چرا (نذیر )

چرا خبری از (بشارت و بشیر) نیست؟

مگر رسولان و پیامبران خدا هم بشیر و هم نذیر نیستند؟

چرا خداوند برخلاف ما که بیشتر دوست داریم در مسیر حرکت و تربیت نوازش شویم و مهر ببینیم و محبت نوش جان کنیم رسولش را (منذر _هشدار دهنده .ترساننده )توصیف میکند

سوره مبارکه ص آیه65

 قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنْذِرٌ

 اى پیامبر ، بگو : من پیامبرى بیم دهنده ام ،

(این پرسش موضوع مناسبی برای تفکر است)

ظاهرا در تربیت و سازندگی اگر چه لطف و قهر باید در کتار هم باشد اما عیار قهر باید بیشتر از میزان لطف باشد

اثر تربیتی انذار از بشارت بیشتر است

  • parham khalifehsoltani

تفسیر سوره ملک آیات 3 تا 5 

با سخنرانی استاد سید ابراهیم حسینی

 


 

الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا  مَا تَرَی فِی خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِنْ تَفَاوُتٍ  فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَی مِنْ فُطُورٍ ﴿٣

آنکه هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید. در آفرینش [خدای] رحمان، خلل و نابسامانی و ناهمگونی نمی بینی، پس بار دیگر بنگر آیا هیچ خلل و نابسامانی و ناهمگونی می بینی؟ (۳)


ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خَاسِئًا وَهُوَ حَسِیرٌ ﴿٤

سپس بار دیگر بنگر تا دیده ات در حالی که خسته و کم سو شده [و از یافتن خلل، نابسامانی و ناهمگونی فرو مانده] و درمانده گشته است، به سویت باز گردد. (۴)


ارتباط و انسجام پدیده های طبیعی و تفکر در خلقت آسمانها و زمین با تمام جزییات و پهنه بیکرانش که همه نشانه های مهر و لطف و اقتدار و علم و حکمت خدای مهربانند

به تعبیر شاعر :

"باصدهزار جلوه برون آمدی که من باصدهزار دیده تماشا کنم تو را"

 

وشاید یکی از دلالیل دعوت خدا به سیر و سفر در زمین توجه به قدرت لایزال الهیست توجه به مهر همیشگی او بر مخلوقاتش و دعوت به ارتباط مستمر با او یعنی (ذکر ).

اما عموما ما در سفر بیشتر در غفلتیم تا حضور

وای بر ما که اسباب حضور را زمینه غفلت و بی خبری میکنیم

در این دو آیه به ما توصیه میشود که باید نتیجه تفکرتان توجه به یک هارمونی و نظم بین پدیده ها باشد

باید ارتباط و تعامل بین این گزاره های به ظاهر جدا از هم را کشف کنیم

مثل قطعات یک پازل که ظاهرا ارتباطی با یکدیگر ندارند اما هر کدام کامل کننده دیگری و همه با هم خالق یک تصویر زیبا هستند


وَلَقَدْ زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِلشَّیَاطِینِ  وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِیرِ ﴿٥

همانا ما آسمان دنیا را با چراغ هایی آراستیم و آنها را تیرهایی برای راندن شیطان ها قرار دادیم، و برای آنان [در آخرت] آتشی افروخته، آماده کرده ایم؛ (۵)


آسمان دنیا ،آسمان پایین تر

یعنی آسمانی که ما میبینیم

پس آسمانهای دیگری نیز هست اما دورتر و بالاتر

و فعلا دور از دسترس ما

طبق بیان این آیه:

ستاره ها دو کار کرد دارند:

اول :مصابیح .چراغ های روشن

دوم:تیرهایی برای دور کردن شیاطین

 

  • parham khalifehsoltani