هدایت به بالای صفحه

بصیرت قرآنی

ارائه مطالب قرآنی و تفسیر قرآن

بصیرت قرآنی

ارائه مطالب قرآنی و تفسیر قرآن

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تفسیر قرآن» ثبت شده است

تفسیر سوره ملک آیات 29 و 30 

با سخنرانی استاد سید ابراهیم حسینی

 


 

قُلْ هُوَ الرَّحْمَنُ آمَنَّا بِهِ وَعَلَیْهِ تَوَکَّلْنَا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿۲۹

بگو اوست‏ خداى بخشایشگر به او ایمان آوردیم و بر او توکل کردیم و به زودى خواهید دانست چه کسى است که خود در گمراهى آشکارى است (۲۹)

در پایان برای معرفی خدای رب العالمین از اسم (الرحمن) استفاده میکند

یعنی حقیقتی که رحمت و لطفش فراگیر و عمومیست .

در بارش رحمت و مهربانیش مخلوقاتش را سَوا نمیکند .

خوب و بد نمیکند از دَم میخرد .

یا من یعطی من لم یساله و من لم یعرفه

در دعای ماه رجب زمزمه میکنیم:

ای خدایی که لطفت به آنها  که تو را نمی شناسند و از تو نمی خواهند هم میرسد .

در آیه دیگر در سوره طه میخوانیم :

الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى

[خدای] رحمان بر تخت فرمانروایی و تدبیر امور آفرینش چیره و مسلّط است.

(طه ایه ۵)

میدانی عرش کجاست؟

اتاق مدیریت عالم

وخدا با اسم رحمانش با محبتش با لطف و احسان و کرمش برای مدیریت زندگی تک تک مخلوقاتش برنامه ریزی میکند.

پس به این خدا ایمان بیاور

او را باور کن و سُکان زندگیت را به دستش بسپار و مانند کودکی شیر خوار که در شبی طوفانی در آغوش مادرش بیخبر از هیاهوی بیرون خوابیده است در آرامش یاد خدا  خود را رها کن .

حرص و اضطراب و چه کنم چه کنم های زندگی مادی مال ِتو نیست تو مومن به خدای مهربانی این آیه را زیاد با خودت تکرار کن و برای خودت بخوان.

الرحمن علی العرش استوی.

واین آیه را

قُلْ لَنْ یُصِیبَنَا إِلَّا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ

۵۱ سوره توبه

بگو: هرگز به ما جز آنچه خدا لازم و مقرّر کرده، نخواهد رسید، او سرپرست و یار ماست و مؤمنان فقط باید بر خدا توکل کنند.

در گوش دلت این آیات  را لالایی کن مبادا شیطان برایت هواز بخواند و تو را مایوس کند .

باور کن و توکل

رمز پیروزی تو این آیه است.

قُلْ هُوَ الرَّحْمَنُ آمَنَّا بِهِ وَعَلَیْهِ تَوَکَّلْنَا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿۲۹

و در پایان سوره باز یاد آوری نعمت میکند.

نعمتی که همه در هر مکان و زمانی بدان محتاجند.

آب

مایه حیات

حیات مادی و معنوی

جریان زلال آب و جریان پاک امامت

قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِمَاءٍ مَعِینٍ ﴿۳۰

بگو به من خبر دهید اگر آب [آشامیدنى] شما [به زمین] فرو رود چه کسى آب روان برایتان خواهد آورد (۳۰) 

توجه به نعمت از مهم ترین راههای رسیدن بخداست.

چقدر این سوره شبیه دعای عرفه است .

حضرت سید الشهدا علیه السلام با بیان نعمتهایی که گاهی اوقات ما هیچ توجهی به آنها نداریم راه را برای رسیدن به رحمت خدا طی میکنند و به ما یاد میدهند.

چقدر نسبت به این نعمت غافلیم.

آب

‌وکان عرشُه علی الماء

۷هود

و اتاق مدیریت عالم بر آب است .

آب نماد حیات است و امام عامل حیات معنوی.

پایان سوره ملک

التماس دعا-بصیرت قرآنی

پایان این بخش-التماس دعا

 

  • parham khalifehsoltani

تفسیر سوره ملک آیات 19 تا 21 

با سخنرانی استاد سید ابراهیم حسینی

 


 

أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى الطَّیْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَیَقْبِضْنَ مَا یُمْسِکُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَنُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ بَصِیرٌ ﴿۱۹

آیا در بالاى سرشان به پرندگان ننگریسته‏ اند [که گاه] بال مى‏ گسترند و [گاه] بال مى ‏آنند جز خداى رحمان [کسى] آنها را نگاه نمى دارد او به هر چیزى بیناست (۱۹)

أَمَّنْ هَذَا الَّذِی هُوَ جُنْدٌ لَکُمْ یَنْصُرُکُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ إِنِ الْکَافِرُونَ إِلَّا فِی غُرُورٍ ﴿۲۰

یا آن کسى که خود براى شما [چون] سپاهى است که یاریتان مى ‏کند جز خداى رحمان کیست کافران جز گرفتار فریب نیستند (۲۰)

أَمَّنْ هَذَا الَّذِی یَرْزُقُکُمْ إِنْ أَمْسَکَ رِزْقَهُ بَلْ لَجُّوا فِی عُتُوٍّ وَنُفُورٍ ﴿۲۱

یا کیست آن که به شما روزى دهد اگر [خدا] روزى خود را [از شما] باز دارد [نه] بلکه در سرکشى و نفرت پافشارى کردند (۲۱)

ملاحظه کنید

برای فهم خدا و ارتباط با او و پناه بردن به آغوش رحمتش نیازی به دلایل سخت و پیچیده نیست فلسفه و فیزیک و شیمی نمیخواهد .

نگاه درست میخواهد

چشم بینا میطلبد

چشم دل باز کن که جان بینی     آنچه نادیدنیست آن بینی

مشکل ما انسانها در سواد و کتاب و معلم و مدرسه و منبر نیست .

مشکل در درست دیدن است

به تعبیر مولوی ما (احول /لوچ) شده ایم درست نمی بینیم .

خشم و شهوت مرد را احول کند.

ز استقامت روح را مبدل کند.

چون غرض آمد هنر پوشیده شد.

 

صد حجاب از دل به سوی دیده شد.

اگر بشر امروز چشمانش لبریز از حیا و صداقت و اشک و ...بود این همه جنایت از او سر نمیزد .

چشمان بشر امروز پر شده از بی حیایی و خشم و شهوت و ثمره آن حیرت و است و سر گشتگی.

جهان امروز با خروارها دانش و اختراع و میلیاردها ثروت فقیر بی خداییست.

سرگشته و حیران بی پناهیست

نه اینکه خدا نیست

نه

او همیشه و همه جا هست

مشکل اینجاست .

انسان امروز تلاش میکند خدا را نبیند.

تلاش میکند خدا را در  درون خودش بمیراند .

تکاپو میکند خدا را فراموش کند .

اما هیهات

غافل از اینکه خودش فقط خودش و هدفش و خواسته اش گم میشود.

به خود فراموشی میرسد.

چون همه ما خداست.

او را فراموش کنی خودت را فراموش کرده ای او فراموش نمیشود .

 

وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ  أُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ

 ۱۹ حشر

و چون کسانى مباشید که خدا را فراموش کردند و او [نیز] آنان را دچار خودفراموشى کرد؛ آنان همان نافرمانانند.

او همه من است

من لبریز از خدایم

او در من موج میزند

آه خدای خوب من

مرا ببخش بخاطر همه بی توجهی هایم 😭😭😭😭

در آیات مورد بحث خداوند متعال این نکته بسیار مهم و محوری در زندگی را به ما مکرر تذکر میدهد که هیچ عاملی نمیتواند جایگزین خدا شود

نه علم .نه ثروت .نه ابزار های مادی ونه هیچ کدام از داشته های معنوی انسان

انسان هر کجای حیات که بایستد باز نمیتواند به غیر خدا تکیه کند

(باور این مساله برای برخی سخت بود اما بلای جهانی کرونا به این انسان مغرور متکبر بریده از وحی نشان داد که یک موجود میکروسکوپی میتواند تمام بنای ساخته بر توهمات انسان را بهم بریزد

أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ  کَانُوا أَکْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَارًا فِی الْأَرْضِ فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَکْسِبُونَ

غافر آیه ۸۲

آیا در زمین گردش نکردند تا با تأمل بنگرند که سرانجام کسانی که پیش از آنان بودند [و سرکشی و تکبّر می کردند] چگونه بود؟ همانان که نفراتشان از اینان بیشتر و از ایشان نیرومندتر بودند، و در زمین آثاری پایدارتر [چون قلعه ها و خانه های استوار و کاخ های بسیار محکم] داشتند، ولی نفرات و قدرت و آثاری که همواره به دست می آوردند [چیزی از عذاب خدا را] از آنان دفع نکرد.

فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِمْ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ

۸۳ غافر

هنگامی که پیامبرانشان دلایل روشن برای آنان آوردند، به اندک دانشی که نزد خود داشتند خوشحال بودند [و غیر آن را چیزی به حساب نمی آوردند] ولی عذابی که همواره آن را به مسخره می گرفتند، آنان را احاطه کرد.

 

پایان این بخش

 

  • parham khalifehsoltani

تفسیر سوره ملک آیات 9 و 10 

با سخنرانی استاد سید ابراهیم حسینی

 


 

سوره مبارکه الملک آیه 9 :

 قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِیرٌ فَکَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَیْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ کَبِیرٍ.

 مى گویند : چرا ، پیامبرى هشداردهنده براى ما آمد ولى او را تکذیب کردیم و گفتیم : خداوند هیچ چیزى فرو نفرستاده است و شما مدّعیان نبوت جز در گمراهی بزرگی نیستید.

سوره مبارکه الملک آیه 10 :

 وَقَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ

 و مى گویند : اگر سخن پیامبران را مى شنیدیم و مى پذیرفتیم یا حق را آن گاه که بیان کردند با خردورزى درمى یافتیم امروز در زمره همدمان این آتشِ افروخته نبودیم.

در جلسات گذشته عرض شد که کافران با پوشانیدن حق و حقیقت به ندای درونی خویش و به صدای وجدان خود پشت میکنند و چون این ندا فراموش شدنی نیست در فردای آخرت به شکل عذاب شعله ور میشود.

پس برای رسیدن به موفقیت و حرکت در مسیر سعادت و پیروزی و رهایی از سقوط و نجات از بیچارگی و فرار از بدبختی و فلاکت باید دو عامل اساسی را درون خودمان تقویت کنیم.

ابتدا هنر شنیدن را در خودمان تقویت کنیم.

باید به خودمان این نکته را بفهمانیم که ما در این دنیا کسانی را اطراف خودمان داریم که خیر خواه ماهستند .

صلاح و مصلحت ما را در نظر میگیرند و اولین قدم برای بهره مند شدن از داشته های آنها (خوب شنیدن) است.

آیات زیر را ملاحظه کنید:

سوره مبارکه الأعراف آیه 204  

 وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ

 و چون قرآن خوانده شود به آن گوش فرادهید و خاموش باشید ، باشد که مورد رحمت الهى قرار گیرید .

سوره مبارکه الزّمر آیه 18

وبشر  الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ  أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ  وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ

وبشارت بده به آنان که براى دستیابى به حقیقت ، به سخن گوش مى سپارند و بهترینِ آن را پیروى مى کنند . اینانند که خدا آنان را راه نموده است و اینانند خردمندان.

در این آیات و دهها آیه دیگر سخن از شنیدن و دل سپردن به کلام  خیر خواهان است.

پس ابتدا باید (هنر شنیدن) را در خودمان تقویت کنیم. باید این مهارت را کسب کنیم و تا آخر عمر توسعه دهیم.

عامل دوم که بعنوان بال دوم پرواز ما انسانها طراحی شده (تعقل و خرد) است.

پیامبر درون ما انسانها.

حجت خدا .

رسول الهی .

راه بر همیشه همراه.

عطیه الهی که ما کمتر با او آشناییم .غریبه همیشه همراه با ما.

اگر بخواهیم به اهمیت عنصر عقل پی ببریم یک آیه و یک حدیث رو برای تدبر هدیه میکنم.

لطفا برروی این دو کلام آسمانی و این دو هدیه ملکوتی کمی فکر کنیم.

سوره مبارکه یونس آیه100

 وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَیَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ

 هیچ کس نمى تواند جز به اذن خدا ایمان بیاورد ، و خداوند بر کسانى که تعقل نمى کنند و آیات خدا را از روى لجاجت دروغ مى شمرند ، پلیدىِ شک و تردید را قرار مى دهد ، از این رو درخورِ آن نیستند که به آنان رخصتِ ایمان دهد .

ثمره دوری از تعقل رجس و پلیدی و نکبت است.

امام کاظم (ع) به هشام می فرمایند . «یَا هِشَامُ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَیْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ ع وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُول‌»

ای هشام خداوند برای هدایت  مردم ۲ گونه دلیل فرستاده

دلایلی آشکار و دلیلی پنهان و در درون انسانها  .

اما راهنمایان آشکار همان پیامبران و ائمه(علیهم صلوات الله) هستند و راهنمای درونی و باطنی همان عقل است .

 

کافی ، ج 1 ، ص 16 

پس نتیجه میگیریم حقیقت عقل ،نبوت است و حقیقت رسالت و نبوت همان تعقل

یعنی عقل و رسول دو روی یک سکه هستند .

وای بر ما که چه کرده ایم با این پیامبر خدا .

اگر قوم نوح و لوط و ابراهیم و هود و صالح و .......پیامبران خود را میکشتند و سر میبریدند ما نیز پیامبر درونمان را نه یک بار که صدها و بلکه هزاران بار به مسلخ کشانده ایم.

هر با و در هر انتخاب که به ندای عقلمان گوش نداده ایم در حقیقت به رسول خدا را  بی توجهی کرده ایم.

هزاران بار آرزو کرده ایم کاش دوران رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بودیم و یاریش میکردیم و سپر بلایش می شدیم .

صدها بار به حال سلمان و ابوذرها غبطه خورده ایم و شکایت به خدا برده ایم که ما پیامبرت را ندیدیم اما غافل از اینکه با پیامبر درونمان چه کرده ایم؟؟؟

آری

عقل رسول خداست .

عقل فرستاده الله است.

عقل هدیه الهیست.

و فریاد جهنمیان نه بر درد و رنج آتش که بر ندامت و پشیمانی دوری از (عقل) است .

که چرا ما در دنیا

به حرف رسول بیرون و درون گوش ندادیم ؟

چرا به نصیحت خیر خواهان دل و جان و گوش و چشم بستیم؟

 


 

 جلسه دوم :

 

در بحث عقل در گفتگوی دیروز پیرامون آیات سوره ملک برخی از اعضا ی گروه سوالاتی داشتند .

فکر میکنم این روایت امام رضا علیه السلام در ویژگیهای عقل و عاقلان در پاسخ کفایت میکند.

امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند: عقل شخص مسلمـان تمـام نیست, مگر ایـن که ده خصلت را دارا بـاشـد: 

1ـ از او امید خیر باشد. 

2ـ از بدى او در امان باشند. 

3ـ خیر اندک دیگرى را بسیار شمارد. 

4ـ خیر بسیار خود را اندک شمارد. 

5ـ هـر چه حـاجت از او خـواهنـد دلتنگ نشـود. 

6ـ در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود. 

7ـ فقـر در راه خـدایـش از تـوانگـرى محبـوبتـر بـاشــد. 

8ـ خـوارى در راه خـدایـش از عزت بـا دشمنـش محبـوبتـر بـاشــد. 

9ـ گمنـامـى را از پـر نـامـى خـواهـانتـر بـاشـد. 

10ـ سپس فـرمـود: دهمى چیست و چیست دهمى ؟ به او گفته شـد: چیست؟ فـرمـود: 

احـدى را ننگـرد جز ایـن که بگـویـد او از مـن بهتـر و پـرهیز کـارتـــر است. 

 

متن حدیث: 

لا یتـم عقل امـرء مسلـم حتـى تکون فیه عشر خصـال : الخیــر منـه مـامــول. و الشر منه مامـون. یستکثر قلیل الخیر من غیره, و یستقل کثیر الخیر مـن نفسه. لا یسام من طلب الخـوائج الیه, و لا یمل مـن طلب العلـم طول دهره. الفقرفى الله احب الیه من الغنى و الذل فى الله احب الیه مـن العز فى عدوه. و الخمـول اشهى الیه من الشهره.

ثـم قال (ع) العاشره و ما العاشره؟ قیل له: ما هى؟ قال(ع): لایرى احدا الا قال: هو خیر منى و اتقى. 

 

 

«تحف العقول،صفحه442» 

پس انسان عاقل یعنی انسان مومن

چون عقل در کلام اهل بیت علیهم السلام وسیله ایست که با آن خدا بندگی میشود و بهشت بدست میاید .

یعنی انسان عاقل مومن است

عبد است

مطیع است

رها و یله نیست

این دو آیه را با هم و در کتار هم ملاحظه کنید:

سوره مبارکه الأنعام آیه 125

 ....کَذَلِکَ یَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ

 بدین سان خداوند پلیدى را بر کسانى که ایمان نمى آورند

سوره مبارکه یونس آیه 100

 وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَیَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ

 هیچ کس نمى تواند جز به اذن خدا ایمان بیاورد ، و خداوند بر کسانى که تعقل نمى کنند و آیات خدا را از روى لجاجت دروغ مى شمرند ، پلیدىِ شک و تردید را قرار مى دهد ، از این رو درخورِ آن نیستند که به آنان رخصتِ ایمان دهد .

در هر دو آیه رجس و پلیدی نصیب کسانی است که ایمان ندارند و تعقل نمیکنند

یعنی عقل و ایمان یک چیز است

عاقل مومن است و مومن عاقل است

  • parham khalifehsoltani

تفسیر سوره ملک آیات 6 تا 9 

با سخنرانی استاد سید ابراهیم حسینی

 


 

وَلِلَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿۶

و کسانى که به پروردگارشان انکار آوردند عذاب آتش جهنم خواهند داشت و چه بد سرانجامى است (۶)

إِذَا أُلْقُوا فِیهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِیقًا وَهِیَ تَفُورُ ﴿۷

چون در آنجا افکنده شوند از آن خروشى مى ‏شنوند در حالى که مى ‏جوشد (۷)

تَکَادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ کُلَّمَا أُلْقِیَ فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ ﴿۸

نزدیک است که از خشم شکافته شود هر بار که گروهى در آن افکنده شوند نگاهبانان آن از ایشان پرسند مگر شما را هشدار دهنده‏ اى نیامد (۸)

قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِیرٌ فَکَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَیْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ کَبِیرٍ ﴿۹

کفر در لغت یعنی پوشانیدن .

در مقابل شکر که به معنای کنار زدن پرده و حجاب است و کافر یعنی کسی که حقیقت را میپوشاند.

کفر به رب یعنی انسان  نسبت به  ربوبیت خداوند متعال بی توجه باشد و تلاش کند حضور دائمی خدا در زندگی خویش و برنامه ریزی و فیض بخشی او را انکار کند و بپوشاند.

انسانهای این چنینی چون دائما در حال دست و پازدن برای پوشاندن حقیقت هستند همیشه در رنج و سختی هستند و حاصل این رنج در قیامت به شکل عذاب و سختی و گرفتاری امروز ، ظهور میکند.

چون عذاب چیزی بیرون ما نیست عذاب از درون ما متبلور و متولد میشود مثل آتش پنهان درون ذغال.

نار الله الموقده التی تطلع علی الافئده(همزه ۶و۷)

آتش برافروخته خدا که بر دلها زبانه میکشد (آیه ۷)

و این آتش و عذاب حیات دارد یک موجود زنده با شعور فهیم

چون عالم آخرت حیات و زندگی خالص خالص است همه اجزای بهشت و جهنمش حیات دارد

سوره مبارکه العنکبوت آیه64

 

 وَمَا هَذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ  وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ

 این زندگى دنیا جز مایه سرگرمى که آدمیان را از حیات برتر اخروى باز مى دارد و جز بازیچه اى که به سرعت پایان مى پذیرد ، نیست ، و به یقین زندگى سراى آخرت زندگى واقعى است . اگر اهل دانش بودند درمى یافتند که حقیقت همین است که گفته شد

اما مشکل همین عبارت آخر آیه است

لوکانوا یعلمون

این زبانه سرکش آتش چنان بر حق گریزان کافر خشم میکند که برای فرشتگان موکل بر جهنم سوال پیش میآید

مگر برای شما علائم هشدار و زنگ خطر فرستاده نشد؟؟؟

آیه ۸ و ۹

(واژه نذیر ) دوبار تکرار میشود

چرا (نذیر )

چرا خبری از (بشارت و بشیر) نیست؟

مگر رسولان و پیامبران خدا هم بشیر و هم نذیر نیستند؟

چرا خداوند برخلاف ما که بیشتر دوست داریم در مسیر حرکت و تربیت نوازش شویم و مهر ببینیم و محبت نوش جان کنیم رسولش را (منذر _هشدار دهنده .ترساننده )توصیف میکند

سوره مبارکه ص آیه65

 قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنْذِرٌ

 اى پیامبر ، بگو : من پیامبرى بیم دهنده ام ،

(این پرسش موضوع مناسبی برای تفکر است)

ظاهرا در تربیت و سازندگی اگر چه لطف و قهر باید در کتار هم باشد اما عیار قهر باید بیشتر از میزان لطف باشد

اثر تربیتی انذار از بشارت بیشتر است

  • parham khalifehsoltani

کلیهء سخنرانی های استاد سید ابراهیم حسینی

 

"جهت ورود به سخنرانی دلخواه خود بر روی گزینه های زیر کلیک کنید"

 

 

  • parham khalifehsoltani

دفترچه تفسیر سوره ملک

استاد سید ابراهیم حسینی

 


"جهت مشاهده تفسیر سوره ملک بر روی گزینه های زیر کلیک کنید"


 

فهرست آیات سوره ملک (تفسیر شده):

بر روی آیه مورد نظر خود از سوره ملک کلیک کنید 👆

  • parham khalifehsoltani

دفترچه تفسیر قرآن استاد سید ابراهیم حسینی

 

"جهت مشاهده تفسیر سوره های قرآن بر روی گزینه های زیر کلیک کنید"

👆 بر روی سوره مورد نظر خود کلیک کنید 

  • parham khalifehsoltani

تفسیر سوره ملک آیات 1 و 2  (برکت)

با سخنرانی استاد سید ابراهیم حسینی

 


 

تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَ هُوَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ (۱)

بزرگوار [و خجسته‌] است آنکه فرمانروایی به دست اوست و او بر هر چیزی تواناست. (۱)


تبارک از ریشه برک و برکت به معنای دوام و ثبوت خیر زیاد است.

اصل این کلمه به معنای سینه شتر هنگامی که روی زمین قرار میگیرد است.

و کنایه از آرام گرفتن خیر در محل است به همین دلیل به محل جمع شدن آب در بیابان برکه میگویند.

در محلی خشک شما منبعی از آب دارید منبعی از حیات.


خوب دقت کنید :

دربیابان پول و علم و شهرت و ....راهگشا نیست آنچه راهگشاست آب است.

انسان نیازمند برکت است والا تمام تلاشهای او و تمام داراییهایش بجای رشد او را به سمت سقوط و تباهی میکشاند.

نتیجه مقایسه آیات 96 اعراف و 44 انعام :

در هر دو آیه باز شدن در ها است.

اما در سوره اعراف باز شدن درهای برکات آسمان و زمین و در سوره انعام باز شدن درهای همه چیز

اما بدون برکت.

علم بدون برکت.

ثروت بدون برکت.

شهرت بدون برکت  و ...... بی فایده است.

آنگاه که بند ارتباط انسان و داراییهایش با خدا قطع میشود در حقیقت برکت از انسان و زندگیش قطع میشود  انسان طاغی میشود و طاغوت نام میگیرد.

وقتی برکت رفت سقوط شروع میشود. همین که خود را بی‌نیاز پندارد. حقاً که انسان سرکشی می‌کند. (علق آیه 6 و 7).

برای مثال : قارون در سوره قصص و برادران باغدار در سوره قلم آیه 17 به بعد نمونه های خوبی هستند. که خود را بی نیاز از خدا دید یعنی با تکیه بر علم و ثروت و قدرت خود را نیازمند تکیه بر خدا ندید .

 

ابتدای سقوط انسان اینجاست:

زندگی بدون برکت.

 چرا خدا منبع برکت است؟؟؟

چون بیده الملک.

چون( علی کل شی قدیر ).

پس ۲ دلیل اینجا بیان میشود.

1.بیده الملک.

2.علی کل شی قدیر.


 

الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ (۲)

همانکه مرگ و زندگی را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید، و اوست ارجمند آمرزنده. (۲)


از ثمرات این برکت الهی ،خلقت است.

کل مجموعه خلقت مرگ و حیات است.

پس باید نگاه ما به مرگ هم تغییر کند آنچنانکه به زندگی هم باید تغییر کند.

مرگ و زندگی هدایای الهیست.

باید به این هدیه احترام گذاشت و خوب زندگی کرد  تا خوب و زیبا  با مرگی زیبا  روبرو شویم

به تعبیر دیگر باید شاکر نعمت مرگ و حیات باشیم و این شکر نتیجه ابتلای الهیست. (لیبلوکم ).

 صحنه صحنه زندگی و لحظه لحظه آن ابتلای ماست باید درکش کنیم.

به آن احترام بگذاریم.

و زندگی کنیم.

زندگی در آینده موهوم چشم براه ما نیست. 

زندگی همین لحظاتی ست که با سرعت در حال گذر است و ما به امید آینده ای موهوم زندگی را از دست میدهیم.


برکت در زندگی از دید قرآن

 انسان برای بهره مندی از زندگی و تسهیل حرکت به سمت هدف زندگی نیازمند گزاره هایی است از جمله (برکت):

برکت در عمر.

در مال.

کار .و...

چون در برکت ۲ حقیقت نهفته است :

کثرت و زیادی

و دوام و ثبات

آنگاه که خیر جاری در زندگی ما زیاد میشود و ماندگار و از محدوده وجود ما در فرا زمان و فرا مکان جاری میشود ما با برکت پیوند خورده ایم.

گاهی داراییهای مادی و معنوی انسان زودتر از خودانسان به نقطه پایان میرسد حتی اگر حجمش نیز زیاد باشد.

حقوق دریافتی پایان ماه زیاد است ولی اثری در زندگی من ندارد.

نه صله رحمی. نه کمک و دستگیری .نه صدقه و انفاقی .نه باقیات الصالحاتی و نه هیچ اثر مادی و معنوی دیگری...

مثال : حقوق دریافتی پایان ماه  یک نمونه است از صدها نمونه دارایی ما نه آرامشی!!!!!!

که میتواند بابرکت باشد یا بی برکت.

در منزل با برکت طول و عرض و قیمت و موقعیت مکانی مهم نیست بلکه میزان صله رحم و گره گشایی از کار مردم و آرامش و صفا ملاک است.

 حال سوال این است چه کنیم با برکت شویم خودمان و داراییهایمان؟

در نظام معرفتی دین عواملی برای گره زدن داراییها با برکت معرفی شده اند چون در این نظام هیج تحولی بدون اسباب و علت نیست.

نظام یک نظام علت و معلولیست باید برای رسیدن به نتیجه از راه خودش ورود کرد.

عامل با برکت شدن داراییهای ما چیست؟

چون در مفهوم برکت (کثرت خیر و دوام خیر) نهفته است.

 پس مهمترین عامل بابرکت شدن داراییهای ما انتشار خیر به بیرون از وجود خودمان است.

 هرچه ما از دایره تنگ خودخواهی هایمان فاصله بگیریم و هر چه بیشتر بتوانیم پیله تنگ و تاریک امیالمان را سوراخ کنیم و دیگران را در داشته هایمان سهیم کنیم به دریای زلال برکت نزدیکتر شده ایم.

 خدا به عنوان نقطه مرکزی و کانون اصلی تمام خیرات مهمترین و اولین عامل برکت است هرچه ارتباط ما و توجه ما و معرفت ما به حضرت حق بیشتر باشد زندگی و داراییهای ما با برکت تر میشود.

امیرمومنان علی (ع) در مناجاتش با خداوند به این امر اشاره کرده و می‌فرماید:

یا مُنشِئَ البَرَکاتِ مِن مَواضِعِها؛ اى خاستگاه و پدیدآورنده برکت ‌ها از جایگاه هایشان آن حضرت (ع) همچنین خدا را به عنوان جاعل البرکات، قراردهنده آن ومُخرِجَ البَرَکاتِ مِن مَعادِنِ‌ها ،بیرون آورنده برکت ‌ها از معادنشان وَلِیَّ البَرَکاتِ معرفی می‌کند. و پیامبر(ص) نیز خدا را به مُنزِلَ البَرَکاتِ، فرو فرستنده برکت ‌ها ستوده و امام حسین(ع) نیز خدا را مُجرِیَ البَرَکاتِ عَلى أهلِها، جارى کننده برکت ‌ها بر اهلش.

بنابراین باید خداوند را علت تام برکت دانست. از این روست که برخی در معنای برکت گفته‌اند که آن خیر الهی کثیر و بادوام است. به این معنا که اصولا برکت تنها ارتباط با خداوند دارد و این خداست که به چیزی برکت می‌دهد و یا برکت را از آن سلب می‌کند و کثرت و دوام خیر را از آن بر می‌دارد. پس خاستگاه و علت العلل و مبدا و منشا همه برکات جهان خداوند تبارک و تعالی است. اوست که همه برکات را پدید و فرود آورده و رحمت و برکتش، همه چیز را فرا گرفته است، از این رو، مبارکِ مطلق (بى قید و شرط)، خداست و صفت و اسم «مبارک» ، یکى از صفات بارى تعالى است و همه آفریده ها، چه بدانند و چه ندانند، چه بخواهند یا نخواهند، به اندازه ظرفیت و شایستگىِ خود، از برکات الهى، برخوردارند. پس خداوند به عنوان علت و منشا و خاستگاه اصلی برکت است و هر کسی برکت می‌خواهد باید متوجه این منشا و مبدا باشد و از او بخواهد.اما موارد دیگری که گفته می‌شود،‌در حقیقت زمینه ساز و اسباب و عوامل جلب نظر و توجه خداوند به شخص است تا در زندگی و یا امور و اشیای او برکت دهد.

هرچه در مراحل انجام کار یا تولید یک اثر (مادی باشد یا معنوی ).

اخلاص ما بیشتر باشد و توجه به شرایط و حدود الهی (حلال و حرام)کاملتر باشد یقیینا برکت آن فزونتر خواهد بود.

پس خدا محوری اولین عامل است.

میتوان از این خدامحوری به ایمان هم تعبیر کرد.

در ذات برکت، ایمان به خدا نهفته است. کسی خواهان برکت است که باور داشته باشد که خداوند منشا خیر و افزایش و کثرت و تداوم آن است. از این رو در آیات قرآنی بصراحت از رابطه مستقیم ایمان به خدا و برکت، سخن به میان آمده است.

خداوند در این باره می‌فرماید: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى ءَامَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ ؛

اگر اهل آبادى ‌ها ایمان میاورند و تقوا می‌داشتند، برکت هایى را از آسمان و زمین، بر آنان مى گشادیم» .(اعراف، آیه 96)

البته خود تقوا مقتضی مواردیست مثل ایمان به غیب یا ایمان به فرشتگان و .....

خداوند در آیات 2 و 3 سوره طلاق

 بر نقش تقوا در افزایش روزی و بهره مندی شخص از نعمت و خیر الهی از جایی که گمان نمی‌کند، تاکید می‌کند و مردم را به تقوا تشویق و ترغیب می‌کند تا برکت را در آن بجویند.

خداوند در این باره می‌فرماید: «و هر کس از خداوند پروا کند، خداوند، برایش راه خروجى [ از مشکلات] قرار مى دهد و او را از جایى که گمان نمیکند، روزى مى بخشد؛ و هر کس بر خدا تکیه کند، او برایش بس است. خداوند، کار خویش را به سامان مى‌رساند. به یقین، خداوند براى هر چیزى، اندازه‌اى قرار داده است» .

همین مطلب را با گزارشی از قوم یهود مورد اشاره قرار داده ومی فرماید: «و اگر آنان، تورات و انجیل و آنچه را از سوى پروردگارشان بر آنان نازل شده بود، بر پا مى داشتند، از بالاى سر و از زیر پاهایشان [از نعمت هاى الهى] برخوردار مى شدند. برخى از آنان، گروهى میانه رو و بیشترشان، زشت کردار بودند» . (مائده، آیه 66) پس اینکه مردم اگر تقوا داشته باشند خیر و برکت از آسمان و زمین به سوی مردم می‌آید و آنان از برکات معنوی و مادی الهی بهره مند می‌شوند، خود گواه روشنی است که تقوا از مهم‌ترین علل و عوامل کسب روزی و نیز برکت در زندگی و نعمت هاست.

انسانهای که اهل مراعات هستند مراعات دستورات خد مراعات اهل خانه و خانواده مراعات همسایه و همکار و....خدا به آنان و داراییهایشان برکت میدهد مادی و معنوی


 

خدامحوری دررفتاروعمل چگونه  باید باشد؟

 استغفار: یکی از عوامل بسترساز برای رسیدن به مقام تقوا و ایمان، استغفار است. وقتی انسان استغفار می‌کند، خود را تحت پوشش غفران الهی می‌برد و از پیامدهای خطا،‌ اشتباه و گناهانش در امان می‌ماند. از این روست که پیامبران از جمله حضرت نوح(ع) به مردمش می‌فرماید که استغفار کنند تا از نعمت‌های الهی برخوردار شوند.آن حضرت (ع)می فرماید:

«فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا یُرْسِلِ السَّمَآءَ عَلَیْکُم مِّدْرَارًا وَ یُمْدِدْکُم بِأَمْوَالٍ وَ بَنِینَ وَ یَجْعَل لَّکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَل لَّکُمْ أَنْهَارًا؛

 پس گفتم: از پروردگارتان، آمرزش بخواهید، که او آمرزنده است. باران آسمان را فراوان بر شما، فرو مى ریزد و شما را با اموال و فرزندان، یارى مى رساند و برایتان، باغ هایى قرار مى دهد و برایتان، نهرهایى قرار مى دهد» .( نوح،  آیات ۱۰ ـ ۱۲ )

 در آیات قرآنی برای استغفار سه کارکرد اساسی دفع بلایی که می‌خواهد بر آدمی بیاید، رفع بلایی که آمده است و انسان می‌خواهد از شر آن رهایی یابد‌ و جلب منفعت و نعمتی که از آن بهره مند نیست، بیان شده است. پس انسان می‌تواند با استغفار، شرایط خود را بهبود بخشد و در گام نخست، رفع بلا و دفع بلا کرده و جلب منفعت و نعمتی کند و در ادامه ،برکت را بخواهد.


اسباب و عوامل مادی برکت در زندگی:

 انجام برخی از کار‌ها موجب برکت است.

این اعمال می‌تواند شامل اموری چون عبادات، انفاق، احسان و مانند آن باشد.

در اینجا به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

 انفاق: انفاق مال به مال برکت میدهد و آن را افزایش می‌بخشد و استمرار آن را تضمین می‌کند.

 اطعام: طعام از اسبابی است که تاثیر شگرفی در برکت امور دارد.

 انجام کارهای نیک: این امری است که بار‌ها در روایات به عنوان سبب برکت بیان شده است.

 صله رحم: میتواند به معنای صلوات باشد؛ زیرا پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) پدران امت هستند و مسلمان مومن باید با ایشان از طرق گوناگون از جمله صلوات ارتباط خویش را حفظ کند. البته صله رحم با خویشان نیز این تاثیر را دارد که در روایات بسیار بیان شده است.

 میانه روی: از دیگر اسباب برکت است.

 ازدواج: در آیات و روایات به عنوان یکی از اسباب برکت به ویژه در مال بیان شده است.

هم چنین اسباب دیگری چون

عیادت مریض،

مشورت با عاقل،

آسان گرفتن درخرید و فروش،

غذا خوردن دسته جمعی،

افزایش پیمانه به نفع مشتری،

عقیقه کردن،

سحری خوردن،

روزه گرفتن،

دعا کردن و مانند آن به عنوان عوامل برکت زایی بیان شده است.


اسباب برکت در امور خاص

 همان طوری که گفته شد، برخی از اسباب و عوامل در ایجاد برکت فراگیر نقش دارند. اما اگر بخواهیم در یک امر خاصی برکت ایجاد شود می‌توان با شناخت اسباب خاص آن، در تحقق آن برکت سرعت و شتاب بخشید.

اسباب برکت در عمر:

اگر بخواهیم عمری با برکت داشته باشیم، می‌توانیم با نیکوکاری و حسن عمل، عدالت ورزی در میان مردم، صله رحم و ارتباط با خویشان ، نیکی به مردم ، نیکی به پدر و مادر، نیکی به خانواده، صدقه دادن  انجام زیاد کارهای نیک، خوش رفتاری با همسایه و کوتاه کردن آرزوها، نیت حج دوباره، زیارت قبر امام حسین(ع)،داشتن وضوی کامل و مداوم ، پرهیز از شر رسانی به دیگران، نماز در مسجد سهله، دعا و نیایش می‌توانیم به عمرمان برکت دهیم.

اسباب برکت خانه:

اگر بخواهیم خانه‌ای با برکت داشته باشیم این کار‌ها را به عنوان اسباب برکت انجام دهیم: قربانى کردن به هنگام ساختنِ خانه، اطعام کردن

داشتن دختر 

سلام دادن به هنگام ورود به خانه

نام گذارى اهل خانه به نام پیامبران

اسباب برکت در رزق:

 در روایات، اسباب خاصی برای برکت در رزق و روزی بیان شده است که از جمله آن‌ها عبارت است از: نیت خیرداشتن، خوش اخلاقی و خوش خلقی، مودت و محبت، گفتار نیک، رفتار نیک با همسایه،‌صدق و راستی، سخاوت، بخشندگی و عطیه دادن، رفق و مدارا امانت داری < قناعت ، رضایت به قسمت الهی


پایان این بخش

  • parham khalifehsoltani

تفسیر سوره ملک آیات 10 و 30 

با سخنرانی استاد سید ابراهیم حسینی

 


 

 وَقَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ

 و مى گویند : اگر سخن پیامبران را مى شنیدیم و مى پذیرفتیم یا حق را آن گاه که بیان کردند با خردورزى درمى یافتیم امروز در زمره همدمان این آتشِ افروخته نبودیم.

(ملک آیه 10)

تعقل .تفکر .اندیشه و عقلانیت

و نقش عقلانیت و خرد ورزی در هدایت انسان

چه هدایت دنیایی و چه هدایت آخرتی

جالب اینکه در ذیل آیه  ۲: (لیبولکم ایکم احسن عملا ) روایت داریم که ایکم احسن عقلا

هدف از خلقت سنجش عقلانیت انسان است


 قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِمَاءٍ مَعِینٍ

 بگو : به من خبر دهید ، اگر آب ] مورد نیاز [ شما در زمین فرو رود ، چه کسى آبى روان براى شما خواهد آورد ؟

(ملک آیه 30)

دعوت به تفکر 
تفکر در نعمتهای بی پایان الهی در کنار ما

که بدلیل دائمی بودن ما کمتر حواسمان به آنهاست.

 

  • parham khalifehsoltani